گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
چکیده: (191 مشاهده)
استعارۀ مفهومی یکی از اصطلاحات جدید در حوزۀ زبانشناسی شناختی است که از آن برای تحلیل متون استفاده میشود. برای اولین بار لیکاف و جانسون در سال 1980 این نظریه را بنیان نهادند. بر اساس این نظریه، بر خلاف سنت ادبی، از استعاره صرفاً برای زینت کلام استفاده نمیشود، بلکه فرایندی ادراکیاست که به فهمیدن یک حوزه مفهومی به وسیله حوزه مفهومی دیگر اشاره دارد. یکی از این حوزههای مفهومی، ماهیت وجودی «انسان» است که از اساسیترین مباحث متون عرفانی، به ویژه اشعار بیدل است. بررسی اشعار بیدل به شیوۀ توصیفی- تحلیلی با هدف دریافت ایده او درباره ماهیت وجودی انسان، نشان میدهد که بیدل برای تبیین ابعاد مختلف انسان به عنوان حوزههای مفهومی مقصد، از مبدأهایی عینی نظیر سایه، شرر، حباب، شبنم، نقش پا، آبله، ابرو، گل، برگ گل، بوی گل، طاووس، بسمل، کشتی، مینا، سنگ قیمتی، نگین، ناله، نور، موج، مشتی غبار، مشتی خون، اسپند، شمع، تیر، حباب، ذره، خاشاک، صفحۀ آتشزده، محیط، بادام، نهال، آینه و قطره استفاده کردهاست.