چکیده: (15 مشاهده)
دیدگاه عرفا در زمینه حکمناپذیری ذات الهی به دو صورت تفسیر شده است: برخی «ذات بما هی ذات» را برتر از هر حکم و توصیفی دانسته و همه توصیفهای ذات را ناظر به «ذات به حسب تعینات» دانستهاند، و برخی مدعی شدهاند که «ذات به لحاظ مقام اطلاق» فقط احکام مقیدات را نمیپذیرد و توصیف آن با احکامی اطلاقی که مضمون آنها هیچگونه تقیید و محدودیت و نقص و تنزلی برای مقام اطلاق به شمار نمیرود، صحیح است. به عبارت دقیقتر، خود اطلاق مقسمی احکامی دارد که به هیچ یک از تعینات و مقیدات، اعم از لابشرط قسمی، بشرطلا و بشرط شیء، مربوط نمیشوند. طبعا این احکام، احکام مطلق بما هو مطلقاند نه احکام مطلق بما هو متعین.
در نوشتار حاضر، با روش تحلیلی ـ توصیفی، شواهد تفسیر دوم را ارزیابی کرده و نشان دادهایم که این تفسیر نه مطابق سخن عارفان است و نه فینفسه صحیح است.
شمارهی مقاله: 7
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
عرفان دریافت: 1403/2/24 | پذیرش: 1403/6/20