دانشگاه آزاد اسلامی واحد چالوس
چکیده: (908 مشاهده)
یکی از پرسش های بنیادین انسان، پرسش از چیستی و هستی خدا است که مکاتب فلسفی، کلامی و عرفانی بنابر روش خود به آن پاسخ می دهند. از همین رهگذر با خوانش آراء معرفتی مولوی و آراء فلسفی لایب نیتس ، می توان دریافت که در پس پدیده ها و مظاهر عالم آفرینش، وجودی است نامتناهی، سرمدی، واحد ، آگاه و کامل. هر دو متفکر، این وجود نامتناهی را خدا می نامند. از این رو خدا را مرکز و محور عالم آفرینش ، علت فاعلی و علت غایی همه موجودات و مکوّنات می دانند که هستی سایه وار موجودات، مرهون این مرکزیت است. این مقاله به روش تحلیلی- مقایسه ای به واکاوی رگه های فلسفه خداشناسی لایب نیتس در اندیشه مولوی می پردازد. نتیجه پژوهش، حکایت از آمیختگی فلسفه غرب و عرفان شرق در ذهن و زبان این دو اندیشمند دارد که در دو فرهنگ و زبان مختلف می زیسته اند؛ به گونه ای که مظاهر عالم آفرینش و انسان را هم چون آینه ای می دانند که خدا در آن انعکاس یافته است.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
عرفان دریافت: 1401/2/11 | پذیرش: 1401/3/9 | انتشار: 1403/2/11