دانشگاه کاشان
چکیده: (1530 مشاهده)
چکیده: نظریه اسفار اربعه عرفانی یکی از جامعترین تقریرات صورت گرفته از سلوک عملی است. هرکدام از این چهار سیر دارای تأثیراتی عملی و بعضاً خودآگاه و ناخودآگاه در زندگی سالک است. این تأثیرات موجب انگیزشها و هیجاناتی در ذهن و عمل سالک است که براساس فلسفه پدیدارشناسی در مراحل مختلف احوال و اقوال او قابل شناسایی است. یکی از مهمترین تأثیرات و پدیدارهای این اسفار، انواع مختلف سکوت و انزوا از خلق و در مقابل آن گفتن و خروشیدن در خلق، در سیری دیگر است که میبایست براساس نشانهیابی آنها در زندگی سالک، تمایز داده شوند. مولوی یکی از بهترین نمونه عرفایی است که در سلوک خود هم دچار سکوت و خاموشی و هم دچار هیجانات روحی سرایش و گفتار بوده است. این جستار در پی تبیین علل و ارتباط این نوع از متناقضنمایی سکوت و گفتار در احوال او براساس پدیدارشناسی اصول اسفار اربعه است.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
عرفان دریافت: 1398/7/29 | پذیرش: 1398/7/29 | انتشار: 1398/7/29