جستجو در مقالات منتشر شده


۵ نتیجه برای حال

سیدصدرالدین طاهری، مجتبی اعتمادی نیا،
دوره ۳، شماره ۶ - ( ۱-۱۳۹۱ )
چکیده


آقای رضا روحانی، آقای حامدرضا کریمی ملایر،
دوره ۱۱، شماره ۲۱ - ( ۷-۱۳۹۸ )
چکیده

چکیده: نظریه اسفار اربعه عرفانی یکی از جامع‌ترین تقریرات صورت گرفته از سلوک عملی است. هرکدام از این چهار سیر دارای تأثیراتی عملی و بعضاً خودآگاه و ناخودآگاه در زندگی سالک است. این تأثیرات موجب انگیزش‌ها و هیجاناتی در ذهن و عمل سالک است که براساس فلسفه پدیدارشناسی در مراحل مختلف احوال و اقوال او قابل شناسایی است. یکی از مهم‌ترین تأثیرات و پدیدارهای این اسفار، انواع مختلف سکوت و انزوا از خلق و در مقابل آن گفتن و خروشیدن در خلق، در سیری دیگر است که می‌بایست براساس نشانه­یابی آن­ها در زندگی سالک، تمایز داده شوند. مولوی یکی از بهترین نمونه عرفایی است که در سلوک خود هم دچار سکوت و خاموشی و هم دچار هیجانات روحی سرایش و گفتار بوده است. این جستار در پی تبیین علل و ارتباط این نوع از متناقض­نمایی سکوت و گفتار در احوال او براساس پدیدارشناسی اصول اسفار اربعه است.
ناصر رحیمی، رحیمه ادهم،
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( ۵-۱۴۰۰ )
چکیده

چکیده:  «وقت» یکی از مفاهیم عرفانی  و اصطلاحی رایج در میان اهل تصوف است. نویسندگان کتاب‌های کهن تصوف، تعاریف گوناگونی برای وقت آورده‌اند. تعدّد تعریف‌ها و گاه نارسایی پاره‌ای از آن‌ها باعث شده که جایگاه و اهمیت وقت در عرفان و تصوف، آنچنان که شایسته است، روشن نباشد.
در این پژوهش با استناد به منابع کهن، معانی مختلف وقت را بیان کرده؛ سپس با توجه به سخنان مشایخ و بزرگان تصوف به بررسی مفهوم وقت و اهمیت آن در این حوزه پرداخته‌ایم تا جایگاه اساسی و بنیادین آن آشکار شود.
حمید عسکری رابری، محمدحسین قاسمی قزلجه،
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۱-۱۴۰۱ )
چکیده

چکیده: مولوی یکی از حلقه‌های مهم پیوند بین جریان «عرفان ایرانی- اسلامی» با موسیقی بوده است؛ حلقه‌ای که بیش از هرچیز در سنت‌های سماع تجلی یافته است. پژوهش حاضر ویژگی‌های موسیقی عرفانی را برشمرده و رابطه بین مولانا و موسیقی را تبیین کرده است. جهت بررسی امکان تجلی مفاهیم عرفانی در یک اثر موسیقایی «پوئم سمفونیک مولوی» ساخته­ هوشنگ کامکار که برای هشت‌صدمین سالگرد تولد مولانا ساخته شده بود، به‌عنوان مطالعه موردی انتخاب گردید. این پژوهش به شیوۀ کتابخانه­ای و بررسی نت‌نوشت( پارتیتور) این اثر انجام شد و ضمن تحلیل مختصر آن از جنبۀ موسیقی، بازتاب مفاهیم عرفانی در پوئم سمفونیک مولانا مورد بررسی قرار گرفت. این پژوهش امکان تجلی مفاهیم و مؤلفه‌های اشعار عرفانی در یک اثر موسیقی را اثبات کرد و بیشترین تأثیرپذیری این اثر از مفاهیم و مؤلفه­های سماع مولویان در بهره‌گیری از ویژگی‌های ریتمیک حاصل از اشعار مولانا را ارزیابی نمود
آسیه کریمی،
دوره ۱۴، شماره ۲ - ( ۱-۱۴۰۲ )
چکیده

یکی از موضوعات مورد توجه مکاتب مختلف، رشد و تحول معنوی انسان در مراحل مختلف زندگی است. این موضوع گاهی در حوزه های روانشناسی و عرفان به گونه های مشابهی تبیین و تفسیر می شود. از جمله نقاط مشترک این پدیده در دو حوزه مذکور مسئله فرایند تحول است که از دیدگاه نویسندگان متون عرفانی و همچنین پژوهشگران حوزه روانشناسی نظمی مشخص و معین دارد. در حوزه عرفان اسلامی، محمد غزالی از جمله نویسندگانی است که در بررسی و تبیین مقامات توبه به این موضوع توجه نشان داده است. او در آثار متعدد خویش از این موضوع با عنوان تغیرّ حال یاد کرده است و آن را شامل سه مرحله علم، حال و عمل می داند. در حوزه روانشناسی نیز کِنِت پارگامنت، یکی از ابعاد تحول روحی انسان را تحول معنوی می داند که شامل سه مرحله آگاهی ، رهاسازی و جایگزینی است. در این مقاله نظریات هر دو نویسنده به روش توصیفی -تطبیقی به منظور تبیین فرایند تحول روحی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. نتیجۀ این پژوهش نشان خواهد داد که فرایند تحول روحی در حوزه های روانشناسی معنویت گرا و عرفان اسلامی به سبب پیوند با امور مقدس و متعالی از روندی یکسان و مشابه برخوردار است.

صفحه ۱ از ۱