چکیده: (11 مشاهده)
از منظر امام خمینی، برخلاف نظر ابن عربی، علم انبیاء به احکام، به منزله اجتهاد نیست، زیرا انبیاء حقایق را براساس آگاهی از آنچه در علم حق تعالی یا لوح محفوظ است ـ برحسب مراتب خود ـ کشف میکنند. نسخ نیز، به باور امام، برخلاف نظر ابن عربی، به منزله کشف خطای پیامبر سابق نیست بلکه حکم در زمان پیامبر سابق، نسبت به امّتی بود که آن پیامبر بدان حکم میکرد، و لذا نسخ عبارت است از کشف حدّ حکم سابق، نه رفع حُکم مطلق. از منظر امام، عین ثابته نبی اکرم(ص)، جامع همه اعیان ثابته موجودات، از جمله صاحبان نبوت تشریعی است، و اعیان ثابته صاحبان نبوت تشریعی، مظاهر عین ثابته رسول خدا(ص) هستند، و به همین سان، اعیان خارجی صاحبان نبوت تشریعی نیز مظاهر هویت او هستند. به تعبیر امام، هر دورهای از دورههای نبوت هر پیامبری به مثابه دایرهای است که پیامبر آن دوره نیز احدیت جمع آن دوره است و همه دایرهها نقطههای دایره ختمیّتاند، و رسول خدا(ص) نیز فصّ و نگین این دایره ختمیّت است. امام معتقد است خاتم انبیاء مظهر اسم جامع الله است، و چون از جهت غیبی خود در صورت خاتم اولیاء تجلّی میکند، خاتم اولیاء مظهر این ولایت تامّ و از مظاهر خاتم انبیاء در ظاهر است، لذا در واقع خاتم انبیاء از مظهر خود اخذ میکند، و بدین لحاظ، خاتم اولیاء رجحانی نسبت به خاتم انبیاء ندارد. بدینسان بررسی، تبیین و تحلیل قرائت شیعیِ امام خمینی ـ در مسئله نبوت ـ از فصوصالحکم ابن عربی، مطمح نظر این مقاله است.
شمارهی مقاله: 3
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
عرفان دریافت: 1402/11/1 | پذیرش: 1403/6/11