دوره 12، شماره 24 - ( 5-1400 )                   جلد 12 شماره 24 صفحات 267-243 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


دانشکده حقوق دانشگاه علوم و تحقیقات تهران
چکیده:   (1725 مشاهده)
چکیده:جستار پیش رو با رویکردی تطبیقی به نقد روش‌شناسی نیکلسون و چیتیک در تصوف (با تکیه برآثار مولوی و ابن­عربی) می­پردازد. هدف از بررسی روش‌شناسی این عرفان­پژوهان غربی نه‌تنها شناخت بهتر قواعد و معیارهای مطالعات دینی و به‌ویژه تصوف است بلکه با بررسی پیشنیه فکری و منشأ تکوین دیدگاه این دو پژوهشگر، مسیر کشف ظرایف اندیشه­ و تفاوت و امتیازهای آرای آنان را نیز هموار می­کند. نوشتار حاضر به روش توصیفی-تحلیلی کوشیده تا خلأ وجود چنین رویکردی را تا حد امکان برطرف سازد. تحلیل روش این دو پژوهشگر حکایت از تفاوت منابع مطالعاتی و نتیجه­گیری­های متفاوت از هم دارد. چیتیک با روشی تحلیلی- انتقادی نسبت به آرای نیکلسون، بر تحلیل درون‌متنی آثار این عارفان تأکید می­کند و درواقع فهم زوایای فکری اندیشمندانی مانند ابن­عربی و مولوی را در گرو درک جهان-اندیشه آنان از میان آثارشان و بهره‌بردن کامل از سخنان و صور خیالی آن‌ها می­داند اگرچه عدم توجه به برخی آثار نیکلسون و شاید تناقض آرای او، چیتیک را دچار قضاوتی نه­چندان درست نموده است.
کلیدواژه‌ها: روش‌شناسی، نیکلسون، چیتیک، ابن‌عربی، مولوی، تاریخ تصوف
متن کامل [PDF 686 kb]   (279 دریافت)    
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: عرفان
دریافت: 1398/5/22 | پذیرش: 1398/7/30 | انتشار: 1400/5/31

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.