علم میزان بهعنوان دانشی که متکفل تبیین بنیاد مابعدالطبیعی تطابقات است به عدد نگاهی کاملا کیفی داشته و تناظر میان عوالم غیب و شهادت را در سایۀ شئون هستی شناختی اعداد توصیف میکند. علم میزان در تمدن اسلامی نخستین بار مورد توجه جابربن حیان قرار گرفت اما به دلیل انحصار نظرات جابر در دانش طبیعیات از حدود ماده فراتر نرفت و راهی به عوالم مافوق پیدا نکرد. شیخ اکبر عرفان اسلامی محیالدین بن عربی در کتاب فتوحات مکیّه به علم میزان توجه جدی نشان داد و سیدحیدر آملی از پیروان و شارحان شیعه مذهب ابن عربی نظام تطابقات را در سایۀ عدد بهعنوان وجودی کیفی از یکسو و معارف شیعه از دیگرسو توصیف نمود. قاضی سعید قمی نیز در شرح توحید صدوق تأویل ساختار هندسی کعبه را بر اساس تناظر میان عوالم غیب و شهادت در سایۀ وجود روحانی ائمۀ دوازدگانۀ شیعه که واسطۀ انتقال صورت معقول عرش به کعبه ارض بودند، ارائه نمود. فرض بر این است که تأویل قاضی سعید قمی از این تبدل صورت، تقریری از بحث میزان دوازده در اندیشه سیدحیدر آملی است.