دانشگاه خوارزمی
چکیده: (1978 مشاهده)
چکیده: گفتمانِ تصوف اسلامی، نگرشی است که در بستر دین صورتبندی شده است. این گفتمان، در اواخر سده دوم هجری مفصلبندی شده است، اما ریشههای آن را باید در سطح پیش از حیات گفتمانیش جستوجوکرد. بنابراین برای بررسی روند تکوین و هژمونی شدن این نظام فکری، شیوه درست این است که رخداد تصوف، در ارتباط با عناصر دیگر و در آن عصر بررسی شود. گنجینه تفسیری تصوف اسلامی، جریان آرام و فراخی بود که از میان رویکردهایی چون فقاهت، کلام، فلسفه و...گذر کرد و درست زمانی در قامت یک صورتبندی مطرح شد که ایدههای کلان و خردی بر پیکره جامعه سیطره داشتند. عقلگراییِ افراطی، جدلهای فقهی، مناقشات فلسفی و نزاعهای سیاسی و اجتماعی بر غالب سطوح جامعه سایه افکنده بودند. در این فضای پر از کشمکش، صاحبنظران عرصه تصوف با بررسی و شناخت خلأها و دالهای تهیِ گفتمان حاکم، به مدد منطق تفاوت، گزارههای غایب را برجستهترکردند و با استمداد از شیوه تأویل، فقر گزارههای گفتمانی را ترمیم نمودند و انسجام گفتمانهای دیگر را متزلزل کردند و موجب فرادستی نگرش خود شدند. از میان نظریهها و روشهای موجود، رویکرد گفتمانساز لاکلاو و موفه با توجه به مبانی و اصول آن، برای بررسی روند تکوین و تطور گفتمان روشی کارآمد است، در این جستار بهکار گرفته شده است.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
عرفان دریافت: 1398/5/13 | پذیرش: 1398/5/13 | انتشار: 1398/5/13