دانشگاه ازاد
چکیده: (1631 مشاهده)
شناخت انسان و ارتباط او با خداوند از جمله مباحثی است که در عرفان هندو بخصوص مکتب ودانته و عرفان و تصوف اسلامی بویژه مثنوی مولوی دارای اهمیت بسیاری است. در این مقاله با استفاده از متون مقدس هندو و شرح های نوشته شده بر مثنوی مولوی،پس از بررسی عناصر اصلی این اتصال یعنی آتمن و برهمن در مکتب ودانته و انسان و خدا در مثنوی، به بیان عوامل رسیدن به خداوند و موانع پیش روپرداخته شده است. معرفت برتر یا شهودی، خودشناسی و بهره بردن از ارشادات پیر یا گورو از جمله راه های مشترک میان دو عرفان برای اتصال با حقیقت مطلق است. علاوه بر این موارد مولانا به بیان عاملی برتر به نام عشق می پردازد که مکتب ودانته بخصوص شارح اصلی آن یعنی شانکارا کمتر به بیان آن پرداخته است. علاوه بر این معرفت ظاهری یا فروتر، نادانی یا اویدیا، مایا یا توهم از عواملی است که سبب می شود، انسان از رسیدن به خداوند باز ماند و سالک با بهره بردن از عوامل و عبور از موانع می تواند به اتصال با خداوند نائل گردد. پژوهش حاضر از نوع نوصیفی تطبیقی است و داده ها با استفاده از شیوه ی تحلیل محتوی به روش کتابخانه ای مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
عرفان دریافت: 1397/9/18 | پذیرش: 1398/6/26 | انتشار: 1399/7/10