دوره 14، شماره 27 - ( دوفصلنامه علمی،شماره بیست و هفتم، پاییز و زمستان ۱۴۰۱ 1401 )                   جلد 14 شماره 27 صفحات 185-159 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


دانشگاه زنجان
چکیده:   (882 مشاهده)
زبان عرفانی و استعانت از رمز و سمبول در بیان تجارب شهودی، یکی از گزاره‌های مهم آثار عرفانی متصوفه تلقی می‌شود. شیخ محمود شبستری در مثنوی عرفانی گلشن راز از زبان عرفانی و کارکردهای رمزی بهره جسته که رسالت این جُستار بازشناسی رمزواره معرفت نفس و وحدت وجود است. در این پژوهش، نگارندگان برآنند تا به شیوه ‌توصیفیتحلیلی به این سؤال بنیادی پاسخ دهند که کاربست زبان عرفان و کارکردهای رمزی در تبیین مباحث شناخت نفس و وحدت وجود در گلشن راز شبستری چگونه بوده و هدف شبستری از این کاربرد چیست؟ نتایج تحقیق نشان میدهد در قلمرو نظام معنایی و اصطلاحی عرفان، رمز «من» مختص انسان نبوده و تمامی موجودات به تناسب مراتب کمالیشان، دارای «من حقیقی» هستند و در نسبت انسانی، محل خطاب «من»، روح است. «وهم» مهمترین عاملی است که مانع مشاهده حقیقت مطلق شده است و شبستری بر ترک «نمود وهمی» تأکید ویژه دارد. سرگردانی انسانها بهسبب داشتن خیالات واهی در عالم مادی نکتهای مهم در آموزههای عرفانی است که شبستری در گذار از شریعت به طریقت و معناشناسی نمودهای وهمی آن را مطرح کرده است. در رمزواره «وحدت وجود» نیز او با تأسی از ابنعربی، «قلبعارف» را محل دگرگونی تجلیات الهی میداند که با سیر انفسی، عارف از طریق دگرگونی‌های (تقلب) مداوم، حق را باز می‌شناسد؛ پس نفس عارف دیگر نفس «انسانی» خود او نیست بلکه با هویت «جنبه اویی» حق کاملاً یکسان است.
متن کامل [PDF 586 kb]   (118 دریافت)    
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: ادبیات فارسی
دریافت: 1400/10/12 | پذیرش: 1400/12/21 | انتشار: 1401/11/4

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.