دوره 13، شماره 25 - ( دوفصلنامه علمی، شماره بیست و پنجم، پاییز و زمستان 1400 1400 )                   جلد 13 شماره 25 صفحات 287-263 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


دانشگاه آزاد اسلامی
چکیده:   (616 مشاهده)
اعتقاد به مخفی و محجوب بودنِ اولیا‌ء‌الله از چشمِ اغیار، یکی از معدود مسائل مورد اتفاق، در بین اهلِ تصوّف است. باور به این نکته که اولیا در زیرِ قبابِ حق مستور هستند، و تا ارادۀ خداوند، و هم­چنین خواستِ ولیّ در کار نباشد، کسی از وجودِ ایشان باخبر نخواهد شد، باوری رایج و پذیرفته شده در تصوّف و عرفان اسلامی به‌شمار می‌آمده ‌است. مستند اهل عرفان در پایبندی به این باور، حدیثِ قُدسی «اولیایی تَحتَ قِبابی لا یَعرفُهُم غَیری» است. موضوعی دیگر که در ادامۀ همین مبحث، در میان اهل طریقت مطرح گردیده، اما دربارۀ آن اختلاف نظر پدید آمده است، عدمِ توافق درخصوص آگاهی یا بی‌اطلاعی ولیّ از نائل گردیدن خویش به مقامِ ولایت است. این موضوع، در ردیف مسائلی قرار دارد که میان اهل تصوّف بر سرِ آن منازعه وجود داشته است. مجادله‌هایی که سبب شده، دو گروهِ موافق و مخالف، به موضع‌گیری در برابر هم بپردازند. هرکدام از این گروه­ها، برای موافقت یا مخالفتِ خود با این امر، دلایلی نیز ارائه کرده‌اند. دلایلی که پذیرفتن یا رد کردن آن­ها به‌آسانی امکان‌پذیر نیست. همین عدمِ سهولت در پذیرشِ دلایلِ یک گروه و انکارِ براهینِ گروه دیگر، سبب شده، دسته­ای سوم در این میان پدید آیند که سعی داشته‌اند نظری حدِّ فاصل میانِ گروه موافق و مخالف ابراز کنند و به نزاعی عقیدتی پایان بخشند. شاخص‌ترین چهرۀ این گروه اخیر، ابوالقاسم قشیری است. این جستار، بر آن است تا ضمنِ روشن ساختنِ خطوطِ اصلی و مهم­ترین مسائلِ مرتبط با این موضوع، نقشِ ابوالقاسم قشیری در تقریبِ آراءِ دو گروهِ درگیر در این نزاعِ فکری را برای مخاطبِ کلام روشن سازد.
 
متن کامل [PDF 500 kb]   (212 دریافت)    
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: عرفان
دریافت: 1399/2/11 | پذیرش: 1399/4/23 | انتشار: 1400/11/25

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.