دوره 11، شماره 21 - ( شماره 21، پاییز و زمستان 1398 1398 )                   جلد 11 شماره 21 صفحات 58-35 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML Print


دانشگاه کاشان
چکیده:   (1684 مشاهده)
چکیده: نظریه اسفار اربعه عرفانی یکی از جامع‌ترین تقریرات صورت گرفته از سلوک عملی است. هرکدام از این چهار سیر دارای تأثیراتی عملی و بعضاً خودآگاه و ناخودآگاه در زندگی سالک است. این تأثیرات موجب انگیزش‌ها و هیجاناتی در ذهن و عمل سالک است که براساس فلسفه پدیدارشناسی در مراحل مختلف احوال و اقوال او قابل شناسایی است. یکی از مهم‌ترین تأثیرات و پدیدارهای این اسفار، انواع مختلف سکوت و انزوا از خلق و در مقابل آن گفتن و خروشیدن در خلق، در سیری دیگر است که می‌بایست براساس نشانه­یابی آن­ها در زندگی سالک، تمایز داده شوند. مولوی یکی از بهترین نمونه عرفایی است که در سلوک خود هم دچار سکوت و خاموشی و هم دچار هیجانات روحی سرایش و گفتار بوده است. این جستار در پی تبیین علل و ارتباط این نوع از متناقض­نمایی سکوت و گفتار در احوال او براساس پدیدارشناسی اصول اسفار اربعه است.
متن کامل [PDF 525 kb]   (1217 دریافت)    
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: عرفان
دریافت: 1398/7/29 | پذیرش: 1398/7/29 | انتشار: 1398/7/29

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.