محمد رودگر،
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( ۷-۱۳۹۹ )
چکیده
کرامات همانند معجزات از علل خفیه غیبی و فراطبیعی برخوردارند که بشر نمیتواند به کشف تامه آن علل نایل گردد. این پدیدههای ناشناخته از مهمترین دستاویزهای قشریگرایان برای انکار تصوف بوده است. عرفا عامه مخاطبان خود را به پذیرش متعبدانه کرامات فرامیخواندهاند، اما مبانی خود را نیز در اثبات کرامات بیان داشتهاند. در بسیاری از آثارِ ایشان به عناوین و موضوعاتی چون «اثبات کرامات» یا «تعلیل کرامات» برمیخوریم. بیشترین دغدغه عرفا در بحث کرامات اولیا، در حوزه اثبات این پدیده بوده است. در این پژوهش مبانی عرفا در اثبات کرامات در سه گروه عقل و نقل و اجماع ردهبندی و بیان شده است. بهرغم وجود چنین دلایلی، باز هم کرامات دستمایه برخی شبههپراکنیها بوده است. از این جهت، سعی شده است به مهمترین شبهات نیز پرداخته شود. اگر کرامات بهعنوان پدیدهای ذاتاً غریب و ناشناخته مورد پذیرش قرار گیرد، چه از منظر عقلی و فلسفی، چه نقلی و شرعی و چه تواتر و اجماع عقلا، دستاورد بزرگی است برای رسیدن به نوعی واقعگرایی خاص که در آن، هم واقعیت بیرونی و هم فراواقعیاتی چون کرامات و معجزات به رسمیت شناخته میشوند.
علیرضا عبادی، نجم الدین گیلانی،
دوره ۱۴، شماره ۲ - ( ۱-۱۴۰۲ )
چکیده
شیخ احمد جامی، ملقب به «ژنده پیل»، از عارفان مشهور عهد سلجوقی بود که در روستای «نامق» متولد و در تربت جام خانقاهی برپا ساخت. او از طریق کرامات و آموزههای خود نقش زیادی در تحولات اجتماعی، مذهبی و اقتصادی تربت جام داشت. نقش او بهگونهای مؤثر بوده است که امروزه نیز مزار او یکی از مشهورترین زیارتگاههای مریدان و دوستداران او بهحساب میآید. یکی از راهکارهای مسلکهای صوفیانه برای جذب مریدان بیشتر و منکوب کردن مخالفان استفاده از قدرت مافوق انسانی شیخ یا همان کرامت بود. ذکر کرامات عرفا تنها حکایاتی برای سرگرمی و سرخوشی مریدان نیست؛ بلکه آن تبدیل به گفتمانی شد که صوفیان برای تأمین منافع گوناگون از جمله مذهبی و اقتصادی سود می بردند. مبنای این پژوهش کتاب «مقامات ژنده پیل» نوشته محمد غزنوی است که شرحی کرامت گونه زندگی شیخ احمد جام(م. ۵۳۶ ه.ق) را به تصویر میکشد. تشریح و تحلیل دادهها و منابع تاریخی نشان میدهد که از نظر مذهبی طریقتهای صوفیانه در برابر رقبای مذهبی و مسلکی از گفتمان کرامت برای اقناعگری مخالفان و مریدان سود می بردند. از لحاظ اقتصادی نیز با رشد چشمگیر تعداد خانقاهها و مریدان از دوره سلجوقی(۵۹۰-۴۲۹ ه.ق)، تأمین مایحتاج روزانه نیازمند منابع وسیع مالی بود و این امر سبب ساز پیوند با گروههای مختلف اجتماعی و سیاسی میشد. کرامت نیز ابزار مناسبی برای پذیرش دواطلبانه کمک مالی این اقشار بود.