جستجو در مقالات منتشر شده


۱ نتیجه برای دل.

فریبا عظیم زاده جوادی، حیدر قلی زاده،
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( ۷-۱۴۰۰ )
چکیده

چکیده
عنصر رمز در ادب فارسی مخصوصا در ادبیات منظوم عرفانی کاربرد فراوان دارد. در واقع رمز، حامل پیامی انتزاعی و روحانی است که در بستر کلمات رایج پنهان است. رمز، اندیشۀ مجرّد عرفانی را عینیّت می‌بخشد و دریافتهای شهودی عارف را از دنیای اسرار‌آمیز عشق، در دایرۀ الفاظ معمول می‌گنجاند. بنابراین نیاز به تأویل و تفسیر دارد. در حوزۀ عرفان، معشوق حقیقی همواره با ویژگی‌های معشوق مجازی همچون زلف و خط و خال به تصویر کشیده شده است. در این زنجیرۀ معنایی، شانه هم یار ناگسستنی زلف محسوب می‌شود و دارای معنای رمزی است. شانه از یکسو رمز خود عاشق و دل اوست. یعنی رمز عاشقی که سالکِ زلف خم در خم یار است و در این راه تمام بلاها را به جان می‌خرد تا مشکلات طریقت را هموار سازد و به سرمنزل مقصود راه یابد و از سوی دیگر رمز هدایت و رحمت الهی است. یعنی معشوق است که شانه را وسیلۀ هدایت دلهای عاشقان قرار می‌دهد و با شانه کشیدن بر زلف به دلبری و جلوه­گری خویش می­افزاید و گره از کار دلهای عاشق گرفتار در پیچ و خم زلفش بر می­گشاید. با رمزگشانی از شانه در شعر فارسی و کارکرد دوگانۀ آن در معنای رمزی و نسبتش با زلف هستی می­توان پاره‌ای از مبهمات ادبی و عرفانی را گره­گشایی کرد.

 

صفحه ۱ از ۱