دوره 12، شماره 1 - ( پاییز و زمستان 1399 1399 )                   جلد 12 شماره 1 صفحات 140-117 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


دانشگاه تبریز
چکیده:   (2151 مشاهده)
صوفیه همچون دیگر فرقه­های باطن­گرا، بلکه بیش از آنها، به تأویل قرآن دست یازیده­اند. تأویل و تفسیر آنها مبتنی بر احالۀ آیات بر باطن و حقیقت (آن­گونه که در­می­یابند) است. آنها در تفسیر بیش از هر چیز بر دل خود اتکا دارند و آن را محل الهام و استقرار علم الهی می­دانند. در اسرارالتوحید نیز به عنوان یکی از أمهات متون صوفیانه، نگاه باطن­گرایانه به آیات قرآن غلبه دارد. بر این پایه، نوشتار حاضر در صدد بررسی انتقادی مبانی ابوسعید در تأویل قرآن، تبیین شیوه­های او در تفسیر آیات و بازنمودن اغراض دیگری است که در به کار بردن آیات قرآن دخیل بوده است. استناد به آیات قرآن در اسرارالتوحید –اعم از استناد مبتنی بر معنا (نگاه غیر تفسیری) و استناد متکی بر تفسیر- از ابتدا تا انتهای اثر به طرز چشمگیری نمایان است اما این استنادات از ضابطه ثابت و مشخصی تبعیت نمی­کند. با این حال، نحوۀ مواجهۀ او با آیات چند شکل عمده دارد که عبارت ­اند از: تفسیر آیه در معنای مشابه با دلالت سیاقی الفاظ و منطبق با آرای مفسران، تأویل و رسیدن به معنایی در طول دلالت سیاقی آیه، ارائه تأویل­ متفاوت، بلکه متباین و متضاد با ظاهر آیات مبتنی بر آرای تصوف و سنت­های صوفیانه، تأویل در جهت توجیه کرامات صوفیانه و به ندرت، تأویل­هایی با رویکرد شطحی. به نظر می­رسد، ابوسعید بیش از آن­که قصد تبیین تعالیم قرآنی را داشته باشد، در صدد توجیه تعالیم صوفیانه با آیات قرآن برآمده است.
 
متن کامل [PDF 408 kb]   (760 دریافت)    
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: تصوف و عرفان
دریافت: 1397/8/28 | پذیرش: 1397/10/26 | انتشار: 1399/7/10

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.