عرفان و تصوف در افغانستان، تاریخی دیرینه و طولانی دارد که از آغاز تاکنون فراز و فرودهایی را پشت سر گذاشته است. در طول تاریخ، طریقتهای صوفیان نقشی بارز در شکلدهی به اذهان و روان اجتماعی مردم افغانستان داشتند. طریقۀ روشانیه یکی از این طریقتهای اثرگذار در فرهنگ اجتماعی و رفتاری مردم افغانستان است. بایزید روشان با ایجاد این سلسله صوفیانه، زمینهساز تغییرات اجتماعیـ سیاسی مهمی در افغانستان گردید. جستار حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی تلاش کرده است تا بنیادهای اندیشه عرفانی این طریقۀ نامبرده را بازخوانی و میزان اثرپذیری این طریقه را از فرقههای دیگر عرفانی آشکار سازد. از نتایج تحقیق برمیآید که بایزید در نتیجۀ عجین کردن تراوشهای ذهنی خود و تأثیر پذیری از فرقههای مروج زمان، فرقهای مستقل را به وجود آورد؛گرچه اصول این طریقه از ابتکارات بایزید روشان بود، در فروعات از فرقههای دیگر عرفانی تأثیر پذیرفته بود.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |