نقد ادلّه نظری و قیاس منطقی را در آثار بسیاری از اهل عرفان میتوان یافت. برخی چون ابنعربی در آثار مختلف خویش قواعد منطق و قیاس را برای سطح معینی از معرفت، اموری لازم و درست دانستهاند، ولی برای معرفت مطلوب عارفانه راههای دیگری را تبیین کردهاند. برخی هم در شعر و نثر، این قواعد و ادلّه را نارسا و رهزن معرفت شمردهاند. گرچه میتوان بعضی از نوشتهها و دیدگاهها را حمل بر مبالغههای ادیبانه دانست، ولی هستند عارفانی که با بیان ادلّهای به نفی ادلّه پرداختهاند. ابنفناری در فصل سوم از فصول مقدمه مصباح الاُنس، نُه وجه را برای متعذّر بودن و نارسایی ادلّه نظری در معرفت حقایق اشیا، بدانگونه که در علم حقتعالی هستند، ذکر کرده است. این مقاله به همه وجوه نهگانه ابنفناری پاسخ میدهد و در پایان به جمعبندی دیدگاه قونوی و ابنفناری و بیان پیامدهای غریب آن میپردازد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |