دوره 7، شماره 14 - ( شماره چهاردهم- بهار و تابستان 1395 )                   جلد 7 شماره 14 صفحات 144-125 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML Print


چکیده:   (2662 مشاهده)

از جمله دغدغه ­های مشترک انسان معاصر و انسان گذشته، مسئله وجود (زیستن) و مرگ (نیستی) است. یکی از مباحثی که می­توان ذیل دغدغه ی وجود (زیستن) مطرح کرد، مسئله ارادۀ معطوف به خود یا غیر است. چیزی که روانشناسان وجودگرا از آن به «خوداستعلایی» تعبیرکرده اند.  فرانکل یکی از این روانشناسان که در این پژوهش، آرای وی با  ابوسعید ابی­ الخیر مورد تحلیل و تطبیق قرارگرفته است، خوداستعلایی را «فرارفتن از خود» و «درگیر غیر از خود شدن» می‌داند. ابوسعید نیز تعابیری چون فرارفتن از خود، غایب شدن از خویش و ... را به‌کار برده که نزدیک به مسئله خوداستعلایی است. فرانکل، مصادیق خوداستعلایی را تحقق آرمان هدفی، خدمت به انسان­ها و عشق به دیگران می­داند. ابوسعید نیز علاوه‌براین موارد، ظلم و تعدی نکردن به دیگران و بخشش (هبه) به انسان­ها را از مصادیق خوداستعلایی برشمرده است. در این نوشتار، آثار خوداستعلایی از منظر ابوسعید، ذیل سه عنوان اخلاقی (دست­یابی به تواضع)، روحی- روانی (رهایی از رنج و جاودانه شدن) و اجتماعی (پرهیز از خشونت) طبقه‌بندی شده است.

متن کامل [PDF 585 kb]   (2754 دریافت)    
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: تصوف و عرفان
دریافت: 1395/7/10 | پذیرش: 1395/7/10 | انتشار: 1395/7/10

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.