دانشگاه حکیم سبزواری
چکیده: (1852 مشاهده)
چکیده: با مطالعۀ مبانی و زمینههای پیدایش مکاتب ادبی غرب و ادبیات مشرقزمین قرابتهایی میان این دو یافت میشود که نشان میدهد بسیاری از این مکتبها قرنها پیش از پیدایش رسمی خود در اروپا، نمودهایی در ادب فارسی داشتهاند. مکتب سوررئالیسم که تشابهات بسیاری میان مؤلفههای آن و خط فکری و زبان عارفان ایرانی همچون بایزید بسطامی، شیخابوالحسن خرقانی، عینالقضات همدانی، روزبهان بقلی، بهاءولد، مولانا جلالالدین بلخی و ... وجود دارد. بایزید بسطامی و شیخابوالحسن خرقانی دو تن از پیشگامان و تأثیرگذاران مکتب عرفاناند که حدود ده قرن پیش از تولد سوررئالیسم میزیستند. این نوشتار با رویکردی توصیفیتحلیلی تلاش میکند ویژگیها و اصول هفتگانۀ سوررئالیسم را در گزارش احوال و اقوال آنان بررسی کرده، برجستهترین شاخصههای سوررئالیستی را در این آثار بیابد. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که فراوانی برخی از فنون سوررئالیسم در متون بررسی شده آنها را به متن سوررئالیستی نزدیک کرده؛ ولی این کاربرد در زبان عرفا کاملاً ناآگاهانه بوده و پیامد طبیعی تفاوت در موقعیتهای زمانی، مکانی و نیز تعارضات اعتقادی و ابزاری سوررئالیسم و عرفان است.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
عرفان دریافت: 1398/5/13 | پذیرش: 1398/5/13 | انتشار: 1398/5/13